سودان جنوبی، الگو و راه کار ملتهای پنج گانه با طهران است _ بقلم – ابومحمد المحمراوی((تورک،عرب،کورد،بلوچ وترکمن))
ابومحمد المحمراوی
اگر به دقت مراحل استقلال طلبی مردم جنوب سودان را مورد بررسی قرار دهیم ، مهمترین موضوعی که توجه ما را دراین بررسی جلب می کند، همانا دخالت، عکس العمل و برخورد
تموزسودان جنوبی، الگو و راه کار ملتهای پنج گانه با طهران است _ بقلم – ابومحمد المحمراوی((تورک،عرب،کورد،بلوچ وترکمن)) خرطوم تلخی وسختی جدایی جنوب را درک می کرد ، اما شیرینی اقرار و واگذاری حق به ذی حق را می دانست .روح و منش انسانی مردم سودان ،باعث آن شد ، تا آنچه را که برای خود می خواستند ،در دادن آن به سودان جنوبی بخیل نباشند ،جشن استقلال را به جنوبی های دیروزخود، تبریک گفته ،مقامات ارشد خرطوم بریاست عمر البشیر، در آن روز عظیم حاظر ، قبل از هرکس، استقلال را برسمیت شناخته ،صمیمانه تبریک گفتند. . هرگز نمی توان آثار مثبت حضور مقامات ارشد سودان (شمالی) بریاست عمر البشیر در جشن استقلال سودان جنوبی را نادیده گرفت، با اهمیت ترین اثر مثبت آن رفع هرگونه کینه و انتقام جویی ناشی از درگیریهای قبل از اسقلال است ،از دیگر آثارمهم و مثبت پذیرش و مشارکت خرطوم در استقلال سودان جنوبی، تحت تاثیر قراردادن گستره جهان ،خصوصا دو قاره آسیا و آفریقا می باشد .شکی نیست آنچه در سودان و قبل از آن اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی سابقین و...رخ داد ،رسیدن و دادن حق به ملتهای ذی حق بوده ،ملتی که سرزمینشان، بعضا قهرا واغتاصبا ملحق به مسکو یا بلگراد شده ، یا از رحم آنها خارج و به استقلال رسیدند. . اگر به دقت مراحل استقلال طلبی مردم جنوب سودان را مورد بررسی قرار دهیم ، مهمترین موضوعی که توجه ما را دراین بررسی جلب می کند، همانا دخالت، عکس العمل و برخورد عددی از کشورهای آفریقایی وآسیایی درمراحل گذراز استقلال طلبی تا استقلال جنوب از شمال سودان است ،کشورهایی که با دادن حق تعیین سرنوشت و استقلال به مردم جنوب سودان مخالفت داشته ،از نطفه تا روزجشن استقلال(10/7/2011) وبعد از آن کاسه از آش داغتر ،خرطوم را در رابطه با دادن حق وبرسمیت شناختن استقلال به جنوب سودان ،مورد ملامت و سرزنش قرار داده ومی دهند ، در راس این فتنه گران ، رژیم نژادپرست طهران است ، این رژیم ،با سنگ اندازی فراوان پی گیر شعله ور ماندن فتنه بین مردم شمال وجنوب سودان بوده ، از سرزنش کنندگان خرطوم در رابطه با دادن استقلال به جنوب سودان است ، اخیرا یکی از روزنامه های رژیم (کیهان) با خباثت معهود خویش وبقصد توجیه دخالتهای فتنه گرانه رژیم در قضایای سودان که با اقرار خرطوم به حق اسقلال جنوب ، منجر به شکست سیاست فتنه گرانه رژیم(طهران)گردیده و تمام سرمایه های توسعه شیعه گری رشوه ای را بر باد داد ،منتشر تا طراحان و مجریان چنین سیاست ورشکسته ای را با خلق علتهای کاذب و غیر واقعی از فشار افکار عمومی داخلی نجات دهد. چرا طهران از استقلال سودان جنوبی خشمگین است- تاریخ 87 ساله رژیمهای نژادپرست وغاصب الحق و الحقوق حاکم در طهران ، نه تنها از مخالفین و معاندین دادن حق تعیین سرنوشت به ملتهای پنج گانه (تورک،کورد،عرب،بلوچ،ترکمن)بوده ،دهها میلیون انسان را از ابتدائی ترین حقوق محروم ، قریب یک قرن بطور همه جانبه، نیت شوم و پلید خویش رادرهدم هویت ملتهای فوق ، شدیدا پی گیر بوده ،بغیر از اعدامهای زنجیره ای ، با اسلحه های سبک و سنگین ،خریداری شده ازپول ذخایر غصبی و مالیاتها بجان و مال ملتهای پنچگانه افتاده ،آنان را شدیدا سرکوب و قتل عام کرده ،بعلت رسوخ نژادپرستی و بسترچنین اندیشه ضد بشری در استخوان و بدنه سلطه وحتی اپوزسیون های نوبتی و مرحله ای،هر دو رژیم (پهلوی وآخوندها)از چنین رفتار وحشیانه ای ابایی ندارند. . واضحترین سند سرکوب جمعی مردم عرب بعد از محمره توسط رژیم دردو مرحله، یکی در زمان ریاست جمهوری به اصطلاح، اصلاح طلب (محمد خاتمی) در سال 2005 و دیگری 2011 (همزمان با احمدی نژاد)که هر دو سرکوب توسط د و جناح ولایت فقیهی ،همراه با تایید اکثر قریب به اتفاق اپوزسیون و یا حداقل کتمان خبر مربوطه ،همراه با خیانت در امانت خبر رسانی بوده و هست. . هر دو رژیم ،این رفتار وحشیانه را در سرکوب برادران سنی مذهب و اقلیتهای دینی و مذهبی را بکار برده و میبرند، ازچنین بستر و نقطه اشتراک نژادپرستانه ،فکر ضد بشری پان ایرانیست تولید و باز تولید شده ،عناصر این تشکل ضد بشر، ضمن ادعای مخالفت با رژیم ، علیه ملتهای پنج گانه بنفع رژیم حاکم جاسوسی می کنند ،خوی ضد انسانی این تشکل را می توان ،در درخواستشان از رژیم ،برای تسریع در اعدام جوانان کورد ،عرب وتورک را می توان دید. . رژیم های حاکم بر طهران، با داشتن چنین ریگی در کفش ونظر به اینکه خون جوانان ملتهای پنج گانه از پنجه های خون آشامشان سرازیر است ،بدین سبب ازهرگونه اقرار و اعطای حق سرنوشت به هر ملت و مردمی توسط هر کشوری بسختی می ترسند ،زیرا دو رژیم جنایتکار پهلوی و خامنه ای ومویدین آنها بخوبی از گستره و عمق جنایتهایشان (87سال)علیه ملتهای پنج گانه کاملا باخبرو مطلعند،خصوصا، لرزشهای ناشی از پس لرزهای تظاهرات مردم سوریه خواب و آرامش را از سران رژیم و همفکران نژادپرستشان گرفته ،حسابی به وحشت و ترس افتاده اند. تنها راه رهایی ملتهای پنج گانه- اولا – با توجه به فرصت طلایی ناشی ازانفجار در سرعت علم و اطلاع رسانی ، بر نخبگان است که نهایت سعی و کوشش خود را دراطلاع رسانی خبری،گسترش فرهنگ حقوق بشر در بستر ملی مربوط بخود و همچنین تفهیم و ریشه دوانی فرهنگ متعالی بشری را در بستر نژادپرستی طرف مقابل را سرلوحه خویش قرارداده، اکیدا و موکدا با استفاده بهینه از چنین امکاناتی (فیس بوک وغیره) راه را بر پست اندیشان نژادپرست ،که علی رغم عملکرد ضد بشریشان، خود را ناسیونالیسم نامیده اند،خواهید بست. . ثانیا- جلوگیری از گزش چندباره از یک سوراخ= بر کسی پوشیده نیست که جناب خمینی نوفل لوشاتو که سخنانش را دکتر یزدی و صادق قطب زاده با آب و تاب حقوق بشری ،برای خبرنگاران ترجمه می کردند ،حداقل تا روز رفراندم برای جمهوری اسلامی (12فروردین58)توانست ،بر سر قریب به اتفاق مردم خودش و ملتهای پنج گانه ، شیره بمالد برموج احساسات سوار، نه تنها به عرب ،کورد،ترکمن وسنی رحم نکرد،بلکه قطب زاده بیچاره را خرج هتک حرمت ،به جان و مال آقای کاظم شریعتمداری ،مهدی هاشمی را هزینه عزل بهترین یارش،منتظری،و همگی ناظر وضعیت مهندس بازرگان ودکتر یزدی وصحابی بوده، چنانچه حال و روز میرحسین موسوی و کروبی را در زمان خامنه ای می بینیم. . آیا به ذهن کسی ،حتی کمونیستها خطور می کرد ، خمینی در سن 70 سالگی ،با عبا و عمامه ،خلاف آنچه را در لوشاتو و در اولین سخرانیش در بهشت زهرا، قول آن را داده، اینچنین پشت پا بزند?!! وچنین بلایی را بر سر مهندس بازرگان،قطب زاده،شریعتمداری،خصوصا منتظری بیاورد .ودیدیم رفسنجانی و خامنه ای چگونه بجان ارشدشان، آقای منتظری افتادند، وی را در خانه اش زندان کرده ،پس ازآن قلع و قمع مخالفین را بیش از سی سال و خصوصا پس از خمینی شراکتاادامه داده ، کیک را تقسیم کرده اند. . حال وقت آن رسیده که ملتهای پنج گانه (تورک،عرب،کورد،بلوچ،ترکمن،سنی ها )ابتدا احزاب و تشکلهای درون ملتی و همزمان تشکلات پنج گانه ملتهای تحت ستم 87 ساله ،نهایت سعی و کوشش خود را در وحدت خویش برای مبارزه جهت رسیدن به حق تعیین سرنوشت، بکار برده ،اگر بکسی از طرفهای مقابل(رژیم ازجناح حاکم و نوع سبز و اصلاح طلبش یا اپوزسیون) از خمینی بهتر ، دل بسته اند ،از او شفاها و کتبا همراه با امضاء و شهود دست نوشته ای بگیرند .تفسیربنفع و انحرافی قرآن و میکس کردن خرافات با اسلام توسط آخونده ها را از یاد نبرده ،اجازه ندهید ، نژادپرستان از اعلامیه جهانی حقوق بشر استفاده ابزاری کنند. هرچند گفتار و نوشتارها در بالتاک ،فیسبوک،سمینارهاومصاحبه های،اپوزسیون غرق در نژادپرستی،حکایت از تزریق روش و منش پست اندیشه نژادی، به بستر اساسا بیمار دارد ، اما در قبال مروجان نژاد پرستی، نخبگان ملتهای پنج گانه از دو پشتیبان قوی برخوردارند ،1-افکار عمومی جهان 2- طوفان دمکراسی خواهی که در حال ریشه کنی دیکتاتوران منطقه و جهان است، به اضافه فرصت طلایی که در بند اول ذکر کردیم مکمل راه و سرعت است . . ثالثا – مواظب مکر و حیله های خبیثانه رژیم و اپوزسیون حامل اندیشه نژادپرست باشیم= سیاسیون ملتهای پنج گانه ، راه شکست دشمن نژادپرست ،در هر مکان و ملبسی را ،همانا شناختن و شناساندن حاملان مخفی اندیشه برتری طلبانه می باشد ،نژادپرستان کاملا از بیداری و طفره حقوق شناسی ملتهای پنج گانه مطلعند ، تنها راه ادامه سلطه ظالمانه قوم مسلط خود را، صرف نظر از اینکه کدام رژیم حاکم باشد ،همانا ایجاد فتنه ،خلق جو بی اعتمادی و روش اختلاف بینداز و حکومت کن بین سیاسیون پنج ملت می دانند ، این روش توطئه آمیز یکی از نقاط اشتراک رژیم فعلی و اپوزسیون نژاد پرست است. . بهترین سند ما در این ادعا، آزادی بی قید و شرط هفت پان ایرانیست نژادپرست است،این 7نفر، علی رغم غیر قانونی بودن تشکلشان ،هنگام جلسه تشکیلاتی ،توسط ماموران در احواز(اهواز) دستگیر، ولی توسط دادستان و با قرار منع تعقیب آزاد می شوند .این هفت پان ایرانیست که اصالتا بومی نیستند ، در دفاع از خود، مدعی می شوند که بدون دریافت حق الزحمه از رژیم ،بکار جاسوسی علیه مردم عرب مشغول هستند ،مضافا دریک تحلیل مغرضانه ،سرکوب تظاهرات اخیر مردم عرب ، توسط رژیم را توجیه وبه اهالی ملاشیه توهین کرده اند. . . دوستان محترم در تشکلها ،احزاب وسازمانهای درون ملتی و پنج ملت، بپاس شهدای همرزم خود ،ضمن رعایت و تحمل همدیگر که بهترین روش برای ترسیخ و توسعه دمکراسی است،اکیدا بر ضرورت وحدت واقفند،وحدت مبارزین درون ملتی و پنج ملت ، باعث تقویت روحیه و معنویات مردمشان شده ،بر سرعت جمع کردن بساط نژآدپرستان می افزاید ، دیگر ثمره مهم وحدت ،ممانعت ازترویج اتهام زنی های له و علیه، بین مبارزین می شود ،اکیداراه فتنه گریهای نژادپرستان را سد خواهد کرد. . خامسا – پیش پرداخت و علائم وحدت= 1- پیش پرداخت مقدماتی رسیدن به وحدت مطلوب ،باز ماندن و در صورت بسته بودن، باز کردن باب گفتگوی مدنی ، ولو در حد گفت و شنود عادی و غیر سیاسی و یا سیاسی در حد و حدود نقاط اشتراک،مشروط به عدم پیشروی در حیطه عقاید و حساسیتهای خاص همدیگر، توقف کامل و به اصطلاح آتش بس تبلیغات منفی علیه همدیگر،در صورت عدم رعایت موارد ذکر شده، توسط شخص یا حزب و تشکلی ،تحمل طرف مورد تعدی از دید مردم مخفی نمانده ،اکیدا متعدا علیه ،با گذشت و سکوت خود ،که بقصد حفظ وحدت است ،نقطه مثبتی را در سابقه مبارزات سیاسی خود در ذهن مردم خویش ثبت خواهد کرد. ، . 2- علائم ظاهری وحدت- مهمترین علائم وحدت در ایام و سالهای مبارزه ،حضور جمعی و هماهنگ شده همه تشکلها ، احزاب ، سازمانها و مستقلین در تجمعات افشاگرانه علیه رژیم دیکتاتور است،شعارحاظرین ،سخن سخنرانان وقطعنامه ها می بایست بر نقاط مشترک شرکت کنندگان متمرکز باشد، از هرگونه سخن که ممکن است، منجر به تنش شودباید خودداری کرد زیرا راه را برای رخنه فتنه گران نژادپرست باز می کند. یادآوری= گاها ازبعضی سیاسیون ملتهای پنج گانه شنیده یا در نوشته ها یشان می خوانیم ، که نژادپرستان اظهر من الشمس را ناسونالیسم و یا ناسیونالیسم افراطی می نامند ،در حالی که این دو منش و صفت معنای بسیار مختلفی از موصوف خود دارند، امیدواریم این چنین جابجایی در لغت و مفاهیم ، ناشی از رودربایستی ، خجولی واحترام کاذب نباشد، ساده ترین شناسه و نشانه یک نژادپرست عدم اعتقاد او به برابری وتساوی حقوق دیگرملتها با قومیتش بوده ، برای انهدام هویت دیگران به سرزمین آنها تجاوز، یا چنین عمل وحشیانه وضد بشر را با جعل وخلق قدسیتهای کاذب توجیه و ترویج می کند.در حالی که معنای ناسیونالیسم در اکثر مواقع نهایتا به حفظ مکان تولد یک ملت ،شناخت ومحافظت ازتاریخ ،فرهنگ،آداب ،رسوم وسرزمین آن ملت و در واقع ملت باوری است،یک ناسیونالیسم پایش را از سرزمین ابا و اجدادیش دراز نکرده ،چنین حقی را برای سایر ملل برسمیت می شناسد ، ناسوینالیسم دولت ملی را عالی ترین شکل سیاسی می داند،با این باور ملی، بر ضد چیرگی دیگران مبارزه ،برای پاسداری از مکونات ملی و سرزمینی متعلق به ملتش ایثار و جانش را فدا می کند. . اشخاصی را که مثل داریوش همایون ونوادگان احمد مدنی ، که سعی در پنهان کردن چهره قبیح نژادپرستیشان داشته و دارند، هرگز نباید ناسیونالیسم نامید، نژادپرستان،ما را دچار توهم نکنند، لباس وقار ناسیونالیسم برازنده کسانی که اعتقاد به برابری حقوق ندارند نبوده ونیست،ناسیونالیسم خواندن نژادپرستان فاشیست جرمی نابخشودنی ، باعث وجاهت دادن به سومکا و پان ایرانیستهای فاشیست می گردد.
2011-08-05 15:59:47
13 سال و 3 ماه و 8 ساعت و 59 دقیقه ، پیش از انجام